فرهنگ دولتی نه! دولت فرهنگی آری!
دولت های روی کار آمده می خواهند فرهنگ خاص خود را بر کشور حاکم و بر ملّت تحمیل کنند. آنان باورها و افکار شخصی خود و اطرافیانشان (گروه خاصی از جامعه) را بر دیگران ترجیح داده و تنها تحققِ اهدافِ مبتنی بر همان افکار را در اولویت های برنامه ی خویش قرار می دهند.
آیا این درست است که دولتی سعی بر تحمیل افکار خویش بر ملّت داشته باشد و افکار سایر اقشار جامعه برایش بی ارزش تلقی شود؟! از سویی خواهان انتقاد کردن از خود و دولت بوده و از سویی منتقدین دولت را به دادگاه ها و دادسراها بکشاند و باز با افتخار شعار آزادی منتقدین را سر دهد؟! آن هم درست در زمانی که کشور بیش از هر زمان دیگر نیاز به آزادی بیان و مطبوعات و رسانه را در خود احساس می کند؟!
دین اسلام، آزادی و قانون را در کنار هم سازنده می شمرد.
و نه آزادی بدون قانون یا قانون بدون آزادی را! (رحیم پور ازغدی، اسفند92)
و ارتفاعشان هم محال است (امّا اجتماعشان جایز بلکه واجب!)
رسانه و مطبوعات باید برای ابراز افکار و انتقاد از سران دولت و کشور آزاد باشند امّا در عین آزادی پایبند قانون؛ نه مانندِ روزنامه ای با نام “آسمان” که قانونِ قصاص را ضد انسانی به حساب آورده و متاسفانه بعضی ها نامش را “آزادی مطبوعات” می گذارند و با توقیفِ چنین روزنامه ای ابراز مخالفت می کنند و این بعضی ها جایگاهشان هم ظاهراً پایین نیست!!
فضای رسانه ها نباید فضایی پلیسی باشد (رحیم پور ازغدی، اسفند92) بلکه باید دارای آزادی و قانون تواماً بوده و کسی برای این آزادی آنان را مورد بازخواست قرار ندهد.
انتقاد کردن یعنی تلاش در جهتِ سازندگیِ افکارِ غلط، یعنی با صراحت و در عین حال مؤدّب بودن نکاتِ درست و غلط را یادآوری کردن و این یادآوری همان تذکره ای است که وظیفه ی پیامبران و امامان و پس از آن نیز وظیفه ی همه ی انسان هایی است که درست را از غلط و راه را از چاه می شناسند. چنین انتقادها و یادآوری هایی شاید باعثِ خسته شدنِ انسان شود امّا در چنین زمانی است که قرآن با آیات نورانی اش ادامه ی راه را برایمان روشن می کند… «اِلّا الذینَ امَنوا وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر» (العصر/3) دعوت کردن به حق و حقیقت و به صبر و استقامت وظیفه ی همه ی مومنان است. همه ی آنانی که می خواهند مشمولِ این آیه شوند از انتقادِ قانونی و مدبّرانه کوتاه نیایند، خسته نشوند، به یکدیگر امید دهند و در راهِ ساختنِ فرهنگِ اسلامی در کشور تمامِ قوای خود را به کار بندند. مسئولین فرهنگیِ کشور حواسشان باشد که خواسته یا ناخواسته از این آیه تجاوز نکنند. آنان که مسئولیتی فرهنگی به عهده می گیرند، باید خود نیز افرادی فرهنگی باشند نه احیاناً بی سوادِ فرهنگی! و نه دور از جنابشان خود با ارزش های اسلامی مخالف بوده و به مرور زمان جزء لیبرالیسم ها به حساب آیند (که در دولتِ یازدهم بعید به نظر میرسد!!!)
کاش مسئولین فرهنگی کشور نه فقط در لفظ بلکه در مقامِ عمل به رهنمودهای امام خامنه ای (حفظه الله) لبیک گفته و دولتی فرهنگی (هر چند کمی تا اندکی ابری!) بسازند، نه فرهنگی دولتی!
حرف حق همیشه هم تلخ نیست!